سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ای آن که خاک از نظر کیمیا شده/افلاک محو غربت و درد ای شما شده/کاش آن زمان بمیرم اگر این خبر دهند /قلاده ات از دست امیرت جداشده/من مست تو ام باده ومی در نکشم /منت زنگار ویار دیگرنکشم
***
حسین ز من نپرس که عمری چکارمیکردم/گناه به محضر پروردگار میکردم/بیا وآبرویم را بخر که بین همه/به دوستی شما افتخار میکردم/حلول ماه محرم غمِ نهانم را/به پیرهن مشکی ام آشکار میکردم/زکودکی چو نگاهم به آب می افتاد/سلامَت از جگرداغدار میکردم/اگرحرام نبود ای شهید ماه حرام/به یادتشنگی ات انتحار میکردم/در وادی عاشقی چو ره گم کردم/چشمان تو راقبله تجسم کردم/چون آب نبود وضویی سازم /با خاک در دوست تیمم کردم

 

 

آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 88
فروردین 89
شهریور 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90

برای اطلاع از آخرین خبرهای کمپین خروج از بلاگفا، دریافت دعوتنامه بیان، اطلاع از آخرین وبلاگ های منتقل شده به بلاگ، دریافت راهنمایی و آشنایی در رابطه با سرویس بلاگ، منتقل کردن محتوای وبلاگ قبلی خود از سرویس های وبلاگ دهی دیگر به بلاگ، به این صفحه مراجعه کنید:

کمپین خروج از بلاگفا

191690 :کل بازدید
23 :بازدید امروز
10 :بازدید دیروز
 

 

شش گوشه ::: شنبه 90/9/26::: ساعت 1:4 صبح

 

به نام و یاد خدای متعال. چندی بود که از دیدار شاعران آیینی(هیئت) به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی شرفیاب شده بودند و برایم خیلی جالب بود که اطلاعات بیشتری را نسبت به این بزرگواران کسب کنند. بارها و بارها اشعاری که این بزرگواران نزد معظم له سروده بودند را گوش کرده بودم و نظرم را بسیار جلب کرده بود؛ مخصوصا اون بیت « قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت / نقاره مـی زننـد مـریضی شـفا گرفت » از آقای نوازنی، که مرا شیفته خود کرده بود و می خواستم با شاعر این شعر گفت و گویی داشته باشم.
دنبال سر نخ بودم و ارتباطان ویژه ای که بتوانم با یکی از این بزرگواران و ارتباط تلفنی پیدا کنم و بعد از هر کدام شماره دیگری رو بگیرم؛ بالاخره این توفیق دست داد و توفیق شد با آقای عرب خالقی ارتباطی بر قرار کنم و شماره هر کدام از بزرگواران را نفرات بعدی که به آن ها تماس می گرفتم بگیرم.
در میان این شاعران آیینی برجسته ترین شخصیت، استاد مجاهدی بودند که از پیشکسوتان عرصه شعر آیینی و هیئت می باشند و سال های سال است که انجمن شعری را در قم دارند و رهبر انقلاب هم در همان آغاز طلبگی در این انجمن شعر حضور داشته اند. در همین راستا گفت و گویی خواندنی را با این نخبگان شعر آیینی در سطح کشور ترتیب دادم که هم موجب تسکین دل و مساعدت روحم شد و البته باید بگم که این دوستان با توجه به این که برای نخستین بار بود با آن ها صحبت می کردم، ولی بسیار صمیمی و دوستانه به گپ و گفت مشغول شدیم، گویی سال ها است که ما با هم دوستیم و فقط یکدیگر را گم کرده ایم؛ البته این هم از خصوصیات اخلاقی بچه هیئتی ها است.آن چه در زیر مشاهده می کنید تنها بخشی منتخب از گفت و گو ها می باشد.


استاد علی مجاهدی(پروانه):
جناب استاد، آشنایی شما با مقام معظم رهبری به کجا بر می گردد؟
آشنایی من با رهبر انقلاب به سال 38 برمی گردد، ایشان در آن موقع برای تحصیل همراه با برادر بزرگوارشان سید محمد به قم آمده بودند و در مدرسه حجتیه حجره ای داشتند. پدرم به جهت دوستی با پدر ایشان بسیار به ایشان ابراز علاقه می کردند و من نیز از آن زمان با ایشان آشنا شدم.
آیا تا به حال در صحن و سرای رضوی شعری سروده اید؟
به هر حال هر شاعر هنگامی که توفیق عتبه بوسی حضرت ثامن الحجج(ع) را پیدا می کند، مسلما از نظر عاطفی و به لحاظ روانی می تواند ارتباط ماورایی بهتری پیدا کند و این حالات عرفانی و ارتباط با عوالم دیگر در بسیاری از موارد برای خود شاعر اعجاب انگیز است؛ که البته بنده هم از این امر مستثنی نیستم.

بنده بیش از 40 سال است که در این مسیر قلم می زنم و آثار من گواهی می دهد که اشعار من به شیمیم و عطر اهل بیت معطر است.یکی از آثاری که من به صورت یک ترکیب بند نسبتا مربع بیان کردم این است: کوثر پیاله ای ز شراب طهور است/ تور شهود پرتوی فاش ظهور دوست؛ سینای جلوه شاهد نور حضور توست / خورشید هم از اینه داران نور توست؛ چشمم که محو حسن ملیح تو می شود / اشکم دخیل بند ضریح تو می شود.
دیدگاه شعری شما نسبت به دیدگاه های شعری مقام معظم رهبری چیست؟
ایشان با آن همه مسؤولیت ها و اینها، دقت نظرشان در مباحث شعری بیشتر جلوه می کند و حضور در محافل شعری که رهبر انقلاب در آن حضور پیدا می کنند همیشه مغتنم بوده است.
برای دریافت صوت و شعر استاد مجاهدی به اینجـــا کلیک کنید.

  هادی جان فدا:
چیشد که شعر آینی را انتخاب کردید؟
من از زمانی که به یاد می آورم در هیئت های عزاداری اهل بیت(ع) حضور پیدا می کرده ام، زیرا در خانواده ای مذهبی بزرگ شده ام و پدرم یکی از هیئت داران بزرگ شهر مذهبی قم بوده است، البته علاقه من به شعر و ادبیات باعث شد که گرایش شعری ام به سمت شعر آیینی باشد. در سنین 14 الی 15 سالگی نخستین شعرم را در سطوح ابتدایی شعر سرودم.
آیا تا کنون در حرم مطهر حضرت رضا(ع) شعری سروده اید؟

بله، در کنار یکی از حوض های حرم مطهر نشسته بودم و احساس عجیبی به من دست داد و شعری سرودم و آن شعر این است که : با یک کرشمه بازی آهو، نگاه تو/ از ره به در شدن همه سر به راه ها؛ انگار در رساله خون ریز، چشمشان/کشتن نبوده مسأله ای از گناه ها.
یک مقدار از حاشیه جلسه شعر خوانی شما با رهبر انقلاب بگویید.
در آن جلسه هنگامی که چند بیت شعر خواندم شانه‌های بعضی از حضار آرام تکان خورد. جمعیت هیاتی بودند و رقیق‌القلب. چند بیت بعد صدای گریه هم آمد. صداها بلند شد وقتی جان‌فدا رسید به این‌جا: که شاید آخر سیر تکامل حلقت / سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت؛ یکی به جای عمویت که از تو تشنه‌تر است /  یکی به جای رباب و یکی به جای خودت. آخر شعر گفتم: والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته. رهبر هم جواب داد: و علیکم السلام. طیب‌الله انفاسکم.
برای دریافت شعر و صوت اقای جانفدا اینجــــا کلیک کنید.

 سید حمید رضا برقعی:
نخستین شعر شما پیرامون کدام یک از ائمه بود؟
نخستین شعر خودم را در سال 84 سرودم که البته بدون وزن و قافیه بود و به نوعی اولین مطلعی بود که با موضوع حضرت رضا(ع) سروده بودم.
آیا آن شعر را به خاطر دارید؟
بله. ای راهب کلیسا، دیگر نزن به ناقوس/خاموش کن صدا را نقاره می زند طوس.

وظیفه شاعران ایرانی نسبت به حضرت رضا(ع) چیست؟
حداقل وظیفه ما شاعران ایرانی این است که با زبان شعر به حضرت رضا(ع) عرض ادب کنیم و در میان شاعران، کسانی هستند که بهترین شعرشان، شعر رضوی است؛ این احساس وظیفه باعث می شود که این شاعران در محافل بزرگی که قرار می گیرند، همانند حضور در جلسه شعر آیینی با حضور رهبر انقلاب، اشعاری را با محوریت امام رضا(ع) بخوانند.
به نظر من این احساس وظیفه به جهت لطف و عنایتی است که امام رضا(ع) نسبت به شاعران دارند.
برای دریافت شعر و صوت آقای برقعی به اینجـــا کلیک کنید.

 رحمان نوازنی:
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت / نقاره مـی زننـد مـریضی شـفا گرفت
چیشد که شعر «قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت / نقاره می زنند که مریضی شفا گرفت» را سرودید؟
قضیه از آن جا شروع شد که به من یک حج واجب پیشنهاد شد، چون حج واجب بود خیلی دوست داشتم که نشانه ای برای دعوتم به حج داشته باشم، زیرا برای رفتن به این سفر مردد بودم و دوست داشتم پولی که برای خرید وسایل حج صرف می کنم حلال باشد. داشتم تلویزیون نگاه می کردم که دیدم برای جشنواره فرهنگی هنری امام رضا در قسمت شعر تبلیغ می کند، شروع به سرودن این شعر کردم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم، اما خیلی برایحضور در این جشنواره جدی نبودم.

در هنگام نوشتن این شعر احساسات خاصی به من دست داد و من نیز با سرعت بیشتری این شعر را سرودم و با تشویق خانواده این شعر را به جشنواره فرستادم و مقام اول جشنواره را کسب کردم.
برای گرفتن جایزه به شیراز رفتم، در برنامه تجلیل از خادمان حرم حضرت رضا(ع) برای اهدای جوایز آمده بودند و به من یک سکه تمام بها از طرف حضرت رضا(ع) هدیه دادند و من یقین کردم که به حج دعوت شده ام، و بعد آن سکه را فروختم و لباس احرام برای حج خریدم.
برای دریافت شعر و صوت اقای نوازنی اینجــــا کلیک کنید.

عرب خالقی:
احساستون رو نسبت به حرم امام رضا(ع) بیان کنید؟
احلی من العسل ایست. اینجا اگر بهشت خدا نیست، پس کجاست؟ هفت آسمان و ملاک در رفت و آمدند؛ اگر بهشتی باشد، اینجا است.
یک مقداری در مورد حال و هوای محفل شعرای آیینی در دیدار با رهبر انقلاب برایمان بگویید.
مدت ها بود که آرزو داشتیم که با بچه های شعرای هیئت، خدمت مقام معظم رهبری برسیم و از رهنمود های معظم له استفاده کنیم؛ باید به این نکته توجه کرد که بین شعرای آیینی و شعرای هیئت تفاوت عظیمی وجود دارد و پر مخاطب ترین شعر امروز ما شعر هیئت است.
ما در گروهی که داشتیم جمع شدیم و خیلی هم علاقه مند بودیم که برای شنیدن سخنان رهبر معظم انقلاب خدمت ایشان برسیم؛ ولی آقا فرموده بودند که دوست دارم شعر بچه های شعر هیئت را بشنوم و این سخن ایشان باعث شد که شوق و ذوق بچه ها برای حضور در نزد ایشان بیشتر شود.

الحمدلله در آن جلسه اشعار خوبی خوانده شد و این نکته مهم بود که هنگامی که جلسه شعر تمام شد، آقای حداد عادل پیش آقای زمانی، من و دیگر دوستان آمدند و گفتند که الان که من با آقا پشت پرده رفتم، آقا گفتند که: من خیلی خوشحالم و شعرهای خیلی خوبی امشب شنیدم. این سخن مقام معظم رهبری باعث شد که بچه های شاعر روحیه دو چندانی پیدا کنند و البته این نکته نا گفته نماند که سخنان آقا قله های جدید شعری را برای شعرای هیئت مشخص کرد و به آن ها امید داد.
چیشد که حال و هوای آن مجلس عوض شد و بوی امام رضا گرفت؟
بالاخره هر جا که حاج سید رضا مؤید باشد، یاد حضرت رضا و حرم مطهر رضوی را با خود می آورند؛ البته آقای رحمان نوازنی هم شعر زیبایی با موضوع حضرت رضا(ع) خواندند که بسیار تأثیر گذار بود.
برای دریافت شعر آقای عرب خالقی به اینجـــا کلیک کنید.

پینوشت:
 بنا بر سخنان این دوستان، شعر آیینی با شعر هیئت متفاوت است.
دو تا صوت یکی از دوست بزرگوار آقای برقعی و دیگری از استاد کریم زاده براتون گذاشتم که می توانید به ترتیب از اینجـــــــــا و اینجـــــــــا دریافت نمایید.
 
توصیه می کنم که حتما و حتما به این صفحــــــه رفته و صوت کارگاه شعر آیینی رو دریافت کرده و گوش کنید.
علاقه مندان برای کسب بیشتر اطلاعات و مطالب در خصوص شعر آیینی می توانند به این صفحـــــه مراجعه کنند.
این نوشته بیشتر به بهانه ایام محرم الحرام ایجاد شده است.
التماس دعا


شش گوشه ::: شنبه 90/9/19::: ساعت 9:12 عصر

 

 

در سرم باشد هوای عشق تو / در دل و جانم بلای عشق تو / دل زدم بر تار گیسویت گره / دل به موج تیغ دادم بی زره / هجله گاه است و لب خندان من / کن تماشا این حنا بندان من / گرگ های شام و کوفه صف به صف / می زنند یک هلهله آن کف به کف / زهر و زخم خود به هم آمیختند / سنگ جای نقل بر من ریختند / تا که بر من سنگ باریدن گرفت/ خون چکید و فرصت دیدن گرفت
بقیه شعر را می توانید از اینجـــــــــا دانلود کنید

خب این روز، روز های سختی برای اهل بیت(ع) و همچنین شیعیان آن بزرگواران است و ما هم 11 ماه سال را چشم کشیدیم تا چنین روزایی بیاد و سر سفره آقا اباعبدالله بشینیم. محرم از این جهت که هم بوی کربلا میده و هم بوی مدینه میده خیلی موقعیت خاص و ویژه ای داره!
از این جهت بوی مدینه می دهد که دو شاهزاده امام حسن، آقا قاسم بن الحسن و عبدالله در کربلا حضور دارند و نقش افرینی می کنند. البته روضه این دو بزرگوار بدون روضه پدر کریمشان نیست، و روضه امام حسن مجتبی(ع) هم که رنگ و بوی مادر می دهد.

وقتی حرف مادر میاد، بیش از همه سیدا غیرتی می شود، البته روضه ها هم روضه های غیرتی است.
یک بیتی  سروده شده که در آن امام حسین(ع) خطاب به قاسم بن الحسن می گویند «در استخوان خورد جناق تو دیده ام/ تصویر درب و خانه و مسمار و مادرم» لذا کربلا متصل به مدینه است، به بیان دیگر کربلا ریشه در اتفاقات روی داده در کوچه های بنی هاشم داره. انکته قابل توجه دیگر این که شب عاشورا یا روز عاشورا، روز عروسی قاسم بن الحسن هم  می باشد، نوجوان سیزده ساله ای که چند ساعتی داماد عمو شده و بیش تر از این چند ساعت داماد عمو نخواهد ماند.
ما جوونا باید از قاسم بن الحسن هایی درس بگیریم که از بهترین، شیرین ترین و زیباترین لحظات زندگی شون گذشته اند، تا اسلام و تشیع در این مملکت پایدار و جاوید بماند. عاشورا درس زندگی است، و آموزگارهای بزرگی همچون قاسم بن الحسن(ع) دارد و ما نیز باید از عاشورا درس زندگی بگیریم و از بزرگترین تمایلات و علاقه مندی های خود برای دفاع از دین و جان و مال و ناموس بگذریم، لذا عاشورا درس گذشت و وفاداری به بشریت می بخشد.
من قصد به روز کردن و این چیزا نداشتم ولی یه صوت(که لینک دانلودش بالاست) از قدیم داشتم که حال و هوای خاصی رو به آدم میده و اونو گوش کردم و احساس کردم باید ما جوونا در مسیر راه قاسم بن الحسن قدم برداریم، هر چند اینجا نمیشه خیلی حق این بزرگوار را ادا کرد و قلم از بیان عظمت این شخصیت عظیم عاجز است ولی این هم از سکوت یا هیچی ننوشتن بهتر است.
انشاءالله کریم اهل بیت به واسطه گل روی جوانش به جوانان ما و بنده حقیر عنایتی داشته باشند؛ ما به رحمت و کرامت پسر فاطمه امیدواریم . . .  .
------------------------
پینوشت:
یک نشریه برای بسیج هنرمندان طراحی کردم که فایل پی دی افش رو براتون اینجـــــــــا(سیاه سفید)  و اینجـــــــــــــــــــا(رنگی) می ذارم؛ امیدوارم که مورد عنایت و توجه شما قرار بگیره.

یاعلی علیه السلام

 


شش گوشه ::: جمعه 90/9/11::: ساعت 9:28 عصر

 

این اشک ها به پای شما آتشم زدند/ شکرخدا برای شما آتشم زدند/من جبرییل سوخته بالم ،نگاه کن!/ معراج چشم های شما آتشم زدند/ سر تا به پا خلیل گلستان نشین شدم/ هر جا که در عزای شما آتشم زدند/ از آن طرف مدینه و هیزم،ازاین طرف/ با داغ کربلای شما آتشم زدند/ بردند روی نیزه دلم را و بعد از آن/ یک عمر در هوای شما آتشم زدند/ گفتم کجاست خانه خورشید شعله ور / گفتند بوریای شما، آتشم زدند

نمی دونم امشب چیشد و چی نشد، اصلا برای طراحی طرح نیومدم پای سیستم اصلا هم قرار نبود که همچنین طرحی بزنم، اصلا چیزی توی ذهنم نبود که بخوام پیاده اش کنم/ نمیدونم حکمت طراحی این طرح اونم امشب چی بود، ولی همینقدر می دونم که احتمال زیاد کار یک نوکر امام حسین توی این عالم لنگ بوده و همه اتفاقات دست به دست هم داده تا در همچین شبی که فرداش امتحان میان ترم دارم من بشینم و همچین طرحی بزنم.

خلاصه ما که از حکمت های کار برای اربابمون امام حسین سر در نمیاریم ولی انشاءالله کار نوکرای امام حسین توی این ماه محرمی به وسیله این طرح راه بیافته و برا ما بدبخت بیچاره ها هم دعا کنند.
توضیحات طرح: طرح ذیل برای افرادی مناسبه که میخواهند در ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین(ع) مجلسی بر پا کنند و نیاز به طرحی به عنوان پوستر و یا تراکت هیئت دارند، لذا من یه جایی رو (البته در سایز اصلیش نه اینی که ایجا دیده میشه) خالی گذاشتم تا دوستان بتوانند آدرس و زمان و اسم هیئت و از این دست امور که برای اطلاع رسانی لازمه را بنویسند و اطلاع رسانی کنند.

برای دریافت طرح در سایز اصلی اینجــــــــــــــــا کلیک کنید


شش گوشه ::: شنبه 90/9/5::: ساعت 1:23 صبح