پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین
به غلامی در خانه ات عادت کرده ایم

ضربان قلب من به قلب من سَری بزن

یا حسین:فراق اگر نکشد هجر میکشد مارا

یه روز دلم گرفته بود مثل روزای بارونی
از اون روزایی که خودت حال و هواش رو میدونی
چه  حالی  داشتم  که  نپرس
یه تیکه ابر روی هم اومد یه جا گذاشتم که نپرس
اونجایی که میگردم و دوباره پیدا میکنم
هرجای دنیا که باشه بهشت زیبا میکنم

لحظه به لحظه ثانیه به ثانیه میگذرد و کاروان حسین به کربلا نزدیکتر میشود.کاروانی
که قافله سالارش حسین بن علی است.کاروانی که علمداری چون عباس داره.کاروانی که شیر
زنی چون زینب دارد.وکاروانی که در دل اون هفتاد و دو دلوار ،هفتاد و دو عاشق و هفتاد و دو مرد داره ...

رفیق چقدر خودت رو آماده کردی برای محرم؟حاضری به استقبال بری؟نکنه محرم بیاد و ...

خدا کنه  بابام  بیاد  منو  به  زانوش  بگیره
دست گل قشنگش رو بازم درآغوش بگیره
خدا  کنه  بابام  بیاد  خرابه  رو گلشن کنه
این گوشه ی ویرانه رو از روی خود روشن کنه
خدا کنه بابام بیاد  تا با او درد دل کنم
خدا کنه بابام بیاد حرف دلم رو، رو کنم
خدا کنه بابام بیاد  صورتمو  نشون  بدم
گرد سرش بگردمو به پیش پاهاش جون بدم

من بی تو میمیرم بابا من بی تو میمیرم بابا