سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ای آن که خاک از نظر کیمیا شده/افلاک محو غربت و درد ای شما شده/کاش آن زمان بمیرم اگر این خبر دهند /قلاده ات از دست امیرت جداشده/من مست تو ام باده ومی در نکشم /منت زنگار ویار دیگرنکشم
***
حسین ز من نپرس که عمری چکارمیکردم/گناه به محضر پروردگار میکردم/بیا وآبرویم را بخر که بین همه/به دوستی شما افتخار میکردم/حلول ماه محرم غمِ نهانم را/به پیرهن مشکی ام آشکار میکردم/زکودکی چو نگاهم به آب می افتاد/سلامَت از جگرداغدار میکردم/اگرحرام نبود ای شهید ماه حرام/به یادتشنگی ات انتحار میکردم/در وادی عاشقی چو ره گم کردم/چشمان تو راقبله تجسم کردم/چون آب نبود وضویی سازم /با خاک در دوست تیمم کردم

 

 

آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 88
فروردین 89
شهریور 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90

برای اطلاع از آخرین خبرهای کمپین خروج از بلاگفا، دریافت دعوتنامه بیان، اطلاع از آخرین وبلاگ های منتقل شده به بلاگ، دریافت راهنمایی و آشنایی در رابطه با سرویس بلاگ، منتقل کردن محتوای وبلاگ قبلی خود از سرویس های وبلاگ دهی دیگر به بلاگ، به این صفحه مراجعه کنید:

کمپین خروج از بلاگفا

187872 :کل بازدید
12 :بازدید امروز
15 :بازدید دیروز
 

 

آی امام زمان انشاء الله از من راضی شدی؟ میخوام برم، می خوام برم شاید دیگه برنگردم
ولی اینو بهت بگم، همه جا رفتی این چند سال، ولی خونه ما نیومدی
ماکه توقعی نداشتیم؛ البته ما قابل این حرفا نیستیم، حالا یه چیزی گفتیم آقا، ببخشید...
ولی توی این سفر به خاطر امام حسن به من یه نگاه بکن
***
اى خداى حلیم - توئى که براى بندگانت درى بسوى عفو خود گشوده‏اى، و آن را توبه نامیده‏اى و بر آن در راهنمائى از وحى خود قرار داده‏اى تا آن را گم نکنند، پس تو خود که منزه و جاوید است نامت، فرموده‏اى «بسوى خدا توبه‏اى خالص و پیراسته از نفاق کنید. تا مگر پروردگارتان گناهانتان را محو کند، و شما را به بهشتى که نهرها از زیر درختان آن روان است در آورد.».

***

اى کسى که احسان و فضل را بر بندگانت انعام فرموده‏اى، و ایشان را به نعمت و عطا فرا گرفته‏اى، چه آشکار است در زندگى ما نعمت تو! و چه سرشار است بر ما احسان انعام تو! و چه بسیار ما را به نیکى و احسان خود اختصاص داده‏اى ما را به دین برگزیده و آئین پسندیده و راه آسان خود رهبرى فرموده‏اى، و به تقرب نزد خویش، و رسیدن به کرامت خویش بینا ساخته‏اى.
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم؟
خدایا ممنونم از این که نعمت عشق اباعبدالله رو توی وجودم قرار دادی!
آی صاحب خونه، آی امام حسن، تو شاهد باش این عشق و علاقه رو...
حسین جان، خدا چقدر ما رو دوس داشت که ما لیاقت پیدا کردیم توی عزاخانه تو بیایم
این عزاخانه، گریه خانه نیست، اینجا دولت سرای ما است ...
****
نمی دانم چرا ولی هنوز قدم در مدینه نگذاشته ام دلم غم دارد...
فکر اینکه چطور با مادر وداع کنم بیچارم کرده
اندوه و غم گرانی فضای دلم را گرفته است
نمیدانم مدینه ای شده ام، می شوم و یا مدینه ای می مانم!
از زانوی بغل گرفته ام بگم یا از سری که به دیوار گذاشته ام؟؟!!
«افسوس از کمی توشه، طولانی بودن راه، دوری سفر و پرخطر بودن منزل»
پ.ن:
وقتی الفبای کوه را، از کاه می سازند، مواظب باش، که نگاه، به گناه، بدل نشود(رضی زاده)
سخنرانی استادرحیم پور ازغدی؛ سخنرانی استاد رجبی دوانی
نشریه کوثرانه(pdf)


شش گوشه ::: یادداشت ثابت - دوشنبه 91/2/26::: ساعت 12:59 صبح