پيام

شش گوشه
89/2/16

+ شريعتي که بود؟1) شريعتي اسلام منهاي روحانيت را رواج داد2)شريعتي کسي است که امام خميني شهادت شريعتي را قبول نکرد وگفت شريعتي کشته شده وشهيد نيست3)شريعتي درک درستي از اسلام نداشت و اسلام را ناقص ميدونست4)شريعتي گفت اسلام را روحانيت مي کشد

*آسمان* 89/2/19

5)شريعتي فحش علني به علامه مجلسي داد 6)شريعتي کسي است که گروهک فرقان از اون تقدير کرد 7)شريعتي کسي است که تقليد از مراجع را زير سوال برد وگفت تقليدکار ميمون است 8)شريعتي کسي است که مبناي اعتقادي نادرستي داشت

شريعتي کي بود؟ چرا دوستان بدون توجه به اين نکات در وبلاگاشون از شريعتي مينوسيند/چرا رفتار و اعمال ما آگاهانه نيست.

از امام سوال كردند :آيا فکر نمي کنيد کار مرحوم دکتر شريعتي تأثير عظيمي در انقلاب داشته؟...مي گويد: (( تعاليم شريعتي برخي بحث ها و اختلافات را در ميان علما برانگيخت، ولي در عين حال نقش بزرگي در هدايت جوانان و روشنفکران به سوي اسلام ايفا کرد.

پيروان شريعتي بايد از آنچه دکتر شريعتي به ايشان عرضه داشته است، فراتر روند و در اسلام سنتي نيز تحقيق کنند، و به همين ترتيب پيروان علماي سنتي نيز بايد اين حقيقت را در يابند که آنچه علم مطرح کرده اند، کلام آخر نيست. پس نياز به مرور و ارزيابي دقيق که مباحثي که دکتر دکتر شريعتي طرح کرده است، احساس مي شود

ديگه چيزه ديگه اي نبود كه بگين؟؟/

اونايي که دم از شريعتي ميزنيد اگر ميتونيد يکي از ادعاهاي منو رد کنيد

رفتن و فاتحه خواندن سر مزار شريعتي به وسيله سيد مصطفي خميني با امام موسي صدر و شرکت سيد احمد خميني در مراسم بزرگداشت شريعتي در آذر ???? در منزل شريعتي و سخنراني کردن در آن جلسه مبني بر اين که: ((خدمات ايشان چيزي نبود که حالا من بخواهم راجع به آن صحبت کنم، براي اينکه ايشان معلم انقلاب بودند و الان هم هستند))

حقيقت تلخه/ شريعتي کسي بود که بزرگترين مخالف اون شهيد مطهري بود و کتاب خدمات متقابل اسلام به ايران رو براي رد ادعاي شريعتي نوشت.

دکتر ناصر ميناچي از قول استاد محمد رضا حکيمي مي گويد: ((آقاي فاکر که از منتقدين کتابهاي شريعتي اند، روزي خدمت امام رسيده، پس ازبيان موضوع و ذکر مطالبي درباره کتابهاي شريعتي معرئض مي دارد:"اين نوشته ها عمدتا نسل فعلي و جوانان مسلمان اين مملکت را گمراه کرده است و درخواست دارد امام دستور دهند اين کتاب ها جمع آوري و معدوم شوند"

امام در پاسخ تأملي مختصري فرموده بودند که: "دکتر شريعتي در بين همه مطالبي که شما مي گوييد، مطالب خوبي هم دارد. به همه بگوييد همه مطالب خوبش را بخوانند"!)).

شما که ميگي شريعتي اسلام فلان و فلان آورد پس بگو اين عکس چيه؟

امام در جايي دارند كه ميگويند :عشق به علي(ع) در آثار دکتر شريعتي موج مي زند!")).

پس هنوز سفري به خارج از كشور نداشتين خانم هاي مسئولين را ببينين....در ضمن مگه هيچ كس با خانمش عكس دو نفره نداره؟؟

انشاءالله يواش يواش کم رنگ ميشه چون شريعتي هويت مجهولي از خود به جاي گذاشت

آيت الله سيد مرتضي عسکري طي نامه اي به آيت الله خميني به نوشته هاي کاملا کفرآميز شريعتي اشاره و از وي نظرخواهي مي کند و در جواب مي شند: ((موارد ذکر شده را مطالعه کردم، هيچ يک از انتقادات و ايرادات معقول و وارد نيست)).

آقاي جلال الدين فارسي طي نامه اي به آيت الله خميني نگراني خود را از احتمال تأثير سوء فتواي حمايت از شريعتي اعلام مي کند، ليکن آيت الله خميني پاسخ مي دهد: ((نمي خواهم نوشته هاي شريعتي را تأييدکنم، اما شريعتي هواداران زيادي دارد و در حال خدمت به اسلام است)).

با ظهور دکتر شريعتي و آغاز فعاليت در حسينيه ارشاد، دانشجويان مذهبي که تا اين سالها نسبت به مارکسيستها در دانشگاه در اقليت بودند، رشد و بالندگي يافتند. در سايه نشر و گسترش افکار شريعتي و فعاليتهاي حسينيه ارشاد به تدريج فعاليتهاي دين ستيزي رژيم در دانشگاهها با شکست مواجه شد، و موج جديد تيپ دانشجوي مذهبي در دانشگاه شکل گرفت؛

همچنين گفتار و کردار شريعتي و تأثير آن بر دانشگاه و دانشجويان، ديد مردم نسبت به دانشگاه عوض کرد. دکتر شريعتي به دو دليل براي دانشجويان جذابيت داشت: اول اينکه از يک خانواده مذهبي برخاسته و به رغم تحصيل در اروپا، فريفته ي مکاتب غربي نشده بود و دوم اينکه وي داراي افکار اسلامي ـ انقلابي بود.

شريعتي تلاش نمود از پايگاه اسلام انقلابي و نه اسلام سنّتي، دانشجويان را براي مقابله با رژيم مجهز نمايد. او به خوبي به نقد علمي مارکسيسم پرداخت و با احياي فرهنگ مبارزه و شهادت، به پويايي دين اسلام که گرايش دانشجويان را به همراه داشت همّت گماشت

اين يكي ادعاتونو خاموش ميكنه بخونيد : از اين زمان است که شريعتي به منظور پيوند بين روشنفکر و روحاني وارد عمل شد. وي با شفاف کردن روحانيت و بر طرف کردن بدبيني هايي که روحانيون و روشنفکران نسبت به هم داشتند، موجب آشتي بين اين دو گروه شد. در واقع شريعتي يکي از عوامل مهم اتصال دانشجويان به روحانيون و شخص امام(ره) محسوب ميشود

دکتر شريعتي با کتاب امت و امامت خود با ترسيم رهبري متعهد انقلابي، که در واقع براي سرنگوني يک نظام استبدادي وابسته به صحنه مي آيد و جامعه را براي ورود به يک دنياي تازه و يک مرحله جديد آماده مي کند،نقش عمده اي در شناساندن امام(ره) در نزد دانشجويان بر عهده داشت. پيوند دانشجويان با روحانيون مبارز و به ويژه انديشه هاي دکتر شريعتي موجب گرديد، جايگاه امام(ره) در نزد دانشجويان رفيعتر گردد،

دوستان جواب آقاي شش گوشه را دادم چون ايراد به مطلب وبلاگ بنده گرفته شده بود.با اين حال عذر مي خوام اين فيد بالا ميموند.

دوستان حالا که اين بحث مطرح شد و شما ملاحظه کرديد الان بايد باري بردوش خود احساس کنيد و در مورد دين و مباحث ديني اين فرد از بزرگان علما و روحانيون تحقيق کنيد.

در ايران چهار گروه به شريعتي نگاه مي کنند:1) کساني که افراطي هستند وبه طور کامل قبولش دارند 2) کساني که اسلام ليبرال دارند وسخته براشون قبول کردن روحانيت 3)کساني که محکم شريعتي را رد ميکنند مانند بدنه اصلي روحانيت و حوزه از جمله شهيد بزرگوار مطهري و آيت الله مصباح يزدي نماينده مجلس خبرگان رهبري

4)کساني که به نگاه هاي اجتماعي تفکرات شريعتي نقد دارند مانند مقام معظم رهبري که شريعتي را نه تاييد و نه رد ميکنند

الذين يسمعون القول و يتبعون احسنه ، بايد حرفها را شنيد و بهترين آن را انتخاب کرد ؛ شريعتي هم حرفهاي خوب و خواندني براي جوانان زياد دارد ، ولي حيف که خودش اين انفکاک را به وجود آورد !

شريعتي همچون ميرحسين موسوي است که مورد تاييد گروهک منافيقن قرار گرفت

ببخشيد آقاي شش گوشه نظرات منو خوندين؟

اين عکسها اينجوري نيست که در محافل خصوصي از شريعتي گرفته شده باشد بلکه عکسهاي از ايشان و همسرشان بدون حجاب در حرم حضرت زينب وجود دارد

شريعتي يه جريان سياسي نبود و لي بعضي جريانات سياسي را خط دهي مي کرد و شريعتي بيشتر يک تفکر بود

از اشکالاتي که به شريعتي بار ها وبارها گرفته مي شد اين بود که ايشان اسلام را ناقص فهميده بود و احاطه کامل در زمينه شناخت اسلام نداشت/به معناي ديگر شريعتي اسلام شناس نبود

شريعتي چون خود ضعف و نقص در شناخت اسلام داشت ،اسلام را کامل نمي دانست در صورتي که مبناي اعتقادي امام و مراجع تقليد اينگونه نبود/

الان هنوز که هنوزه پس از گذشت نزديک چهل سال از مرگ شريعتي منافقين وي را شهيد خطاب مي کنند و جلساتي به عنوان سالگرد شهادت وي ميگيرند در صورتي که شهادت ايشان از سوي امام خميني قبل از انقلاب تکذيب شد

امروز متاسفانه بعضي تبليغات طوري شده که فقط حرفها و سخنان خوب شريعتي بيان ميشود/ واگر نقاط ضعف و سخنان واهي وبيهوده ايشان نسبت به علماي بزرگ و تراز اول اسلام بيان شود خواهيد ديد که بدي ها وسست عنصري هاي شريعتي و خدشه وارد کردن در دين توسط شريعتي بيشتر از خدماتي است که نسبت به اسلام داشته است

در جريان سياسي تفکر شريعتي در بخش روشنفکري ديني التقاطي سنتي دسته بندي ميشود در صورتي که خط مشي رهبري در جريانات سياسي در دسته روشنفکري ديني اسلام ناب، اجتهادي تحول گرا قرار مي گيرد

يکي از مسائلي که باعث شد شريعتي رشد پيدا کند هنر بيان وقلم وي در اتباطات بود

شريعتي با عرفان عملي ونظري وفقه آشنايي نداشت و سيره اعتقادي اسلام طي نکرده بود.

ما اگر بخواهيم در مورد شريعتي اظهار نظر واقعي داشته باشيم بايد شريعتي را با اسلام نابي که امام گفت مقايسه کنيم نه اسلام ناب منافيق يا آمريکايي

آخه ببينين كجاش اشتباهه....هر جاش كفرآميز بود من حواله ميشم به حضرت زهرا http://maryamkhedmaty.parsiblog.com/1422520.htm

خب دوستان منم جواب خانم مريم رو دادم بازم دارم ميگم بريد شريعتي را از نگاه ديگران مقايسه کنيد نه از کتاب هاي خودش

شما کفر نگفتيد وقتي ما ميتوانيم کلام علي(ع) را نتقال بديم چرا از سخنان کسي استفاده کنيم که دين شناس واقعي نيست/مگر سخنان حضرت علي کامل نبود/مگر دين علي کامل نبود/هرچي باشه ما شيعه علي(ع) هستيم

بنده شمارو به رسميت نميشناسم در بحث، چون از نظر اخلاقي شمارو تاييد نميکنم

متشکرم بزرگوار

شما هم اول مسلمان بودن خود را ثابت كنيد كه در هر فيد جز چند طعنه جديد و خلاقانه به بچه ها و دوستان ارزشي اثري از خودتون باقي نميذاريد. مسلمان بايد از طعنه و اتهام و افترا اجتناب كنه...ثانيا به ولايت هم اعتقاد نداريد پس ولايت الله رو قبول نداريد. و اين منافي توحيد است

علمي بله ولي شريعتي باعلمش دين رو زير سوال برد/ مبناي اعتقادي فکري ما مبناي امام است الان رو نگاه نکن بايد شرايط رو با چهل سال قبل بسنجي نه با الان چهل سال قبل وسائل ارتباط جمعي نبود شرايط 180 درجه فرق ميکرد ما بايد هرچيزي رو متناسب با شرايطي که در آن زمان بوده بسنجيم

گفته هاي شش گوشه درسته چون عمر دكتر كفاف بازنگري در آثارش را نداد دكتر شريعتي در حال بازنگري كتب و تاليفات خودش بود كه .....

بنده شمارو به رسميت نميشناسم در بحث، چون از نظر اخلاقي شمارو تاييد نميکنم - شش گوشه باشش گوشه موافقم .. - .ساقيا ، كوير سبز@ گرامي ، ما در تاريخ ديده ايم كه در عهد عباسي علوم يوناني وارد ايران و اسلام شد نه زمان علي ، در ثاني اطلبوا العلم نه اينكه طلب كنيم مثلا همين تاريخ نگاري شما را ! حالا چه قشنگ مي شود تاييد بعضي ها از شما !

در دسته بندي افراد نسبت به شريعتي يك دسته را هم اضافه بفرماييد : عده اي كه همه نوع برچسبي به او مي زنند و حاضرند به هر قيمتي كه شده او را تخطئه كنند ! فرموديد بدنه حوزه و بزرگواراني مثل استاد مطهري و استاد مصباح مطهري را رد مي كنند. اينگونه نيست! اين بزرگواران نقد مي كنند و نه رد !

اصلا شريعتي را چه كسي در بين جامعه مطرح كرد ؟ چه كسي به حسينيه ارشاد دعوتش كرد ؟ غير از استاد مطهري ؟ نظرات شهيد بهشتي در مورد شريعتي در كتاب (شريعتي،جستوجوگري در مسير شدن) را مطالعه بفرماييد تا از نظر بدنه حوزه نسبت به شريعتي اطلاعات جامعتري داشته باشيد. البته من مطمئنم حساسيت شما به او ، قطعا منشاء غيرت ديني و اسلامي دارد

اظهاراتي هم كه از قول امام در مورد شريعتي نقل مي شود كه من او را مسلم نمي دانستم و شهيد نميدانم و... همه مخدوش و فقط توسط آقاي ... در كتاب تاريخش نقل شده . متاسفانه همين آقاي بزرگوار در همان كتاب، بدون هيچ سند و مدركي ، تنها با گمانه زني، شريعتي را به همكاري با ساواك متهم ميكند. خب اين نوع برخوردها همان قدر ناصواب است كه معصوم و اسلام شناس تمام عيار دانستن شريعتي!

شريعتي خود را امام علي(ع) مي دانست!

يعني چه خود را امام علي مي دانست ؟؟

و شريعتي كسي است كه قاتل شهيد مطهري رحمةالله عليه گفته بود كه من تحت تاثير حرفهاي دكتر شريعتي فكر ميكردم مطهري سرمايه دار و طرفدار سرمايه داري است به همين خاطر ترورش كردم!!!!!!فتامل جيدا آقايي كه مي گي خيلي از حرفهاش درست در اومده

بابا بزرگترين مشکل شما دربحث اين است که همه چيز را با شرايط الان ميسنجيد/اون زمان شريعتي تريبون داشت اگر يه حرف گمراه کننده ميزد عده زيادي رو گمراه ميکرد که يکيش باعث شهيد شدن استاد مطهري بود/در اون زمان گمراهي ايجاد ميکرد و در دين تفرقه مي انداخت

بدون شک تاريکي ها وضربه هايي که با مقايسه با اون زمان به اسلام وارد کرده کمتر از خوبي هايي که کرده نيست/هر چيزي را بايد با مقتضاي زمان خودش سنجيد اين اصول کار است

براي شناخت شريعتي بايد ديدگاه ها و نقد هاي وارد بر شريعتي را اول فهميد تا ماهيت وجودي آن برملا شود/چرا شريعتي دست آويزي شده براي جنبش سبز وگروهک ضد انقلاب که هر روز به بهانه سالگرد شريعتي جلسه برگزار ميکنند در حالي که امام از نوشتن کلمه شهيد در مورد شريعتي خودداري ميکند/اين بصيرتي که رهبري ميگه همينه که بشناسيم شخصيت وماهيت حقيقي افراد را

اصلا با اين چيزهايي که نوشتيد موافق نيستم حتي يک کلمش انشالله سر فرصت بهتري دليل خودم رو ميگم

مهم نيست که موافقي يا نيستي

مخالفم يه نفر رو نبايد خراب كنيد

تا اون يه نفر کي باشه؟

دکتر شريعتي باشه

دکتر شريعتي رو با همون دلايلي که نوشتم صلاحيتش رو رد مي کنم

تا کي باشه صلاحيت رد کنه

من ميتونم دلايل محكم تري بيارم و شما رو رد صلاحيت كنم آخه اين كه نشد دليل ايشون يه ايرادهايي داره اما متفكره نبايد اينجوري ردش كرد

ايرادهايي که به ايشون وارد شده هم از طرف رهبري هم از طرف امام پذيرفته شده است/لازمه که نظرهاي ديگران از قبيل آيت الله مطهري,مصباح يزدي وصحبتهايي که امام در نجف در زمان مرگ شريعتي داشتن بخونيد

باشه آدم بد

مبناي سنجش ما فعلا از اول انقلاب تا الان اسلام نابي است که امام قبولش داره نه گروهک فرقان و منافقين و امثالهم

حرفي ياد گرفتم از امام علي كه ببين چه مي گويد وكاري نداشته باش چه كسي مي گويد. انچه بدرد دين ودنيام بخوره ازش استفاده مي كنم وحرفي را كه منو از دينم دور مي كنه به ديوار مي كوبمش.پس تعيين ارزش براي شخصيت مردم در صلاحيت من وشما نيست. يا علي.

اي خدا خيرت بده آقاي سعيدي

:دي

شش گوشه جان ! آخه تو اين گير و دار كي به فكر بازخواني نوشته هاي شريعتيه _ مردم ترجمه هم بخوانند بخونند تو ترجمه هم مي رند دنبال اسمهائي مثل دكتر نيشوا ضرابيان و ...